آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است
چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است
جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه
دلها به یاد غصه او پر ز آذر است
افتاده است بی کس و تنها ، غریب وار...
آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است
چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است
جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه
دلها به یاد غصه او پر ز آذر است
افتاده است بی کس و تنها ، غریب وار...
این دل امشب عازم صحن و سرایش می شود
دفتر شعرم پر از حال و هوایش می شود
کوله باری از گناه آورده ام با خود ولی